ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
سری بزنیم به قدیمی ها.......یاد روزایی می افتم که پیش مادربزرگم میشستم و از صحبت هاش لذت می بردم.....قصه خاله سوسکه و نخودی.....
از زندگی هاشون......یادش به خیر.....
وقتی کتاب نیرنگستان رو می خونم به یاد قدیمی ها و خرافه هاشون و جو اون موقع می افتم.....اون بخشایی که جالبه رو میذارم شماهم بخونین....
در تصنیف عامیانه از خون لب یار دسته گل می روید:
دیشب که بارون اومد/یـــــــارم لب بوم اومد
رفتم لبش ببوســـــــم/نازک بود و خون اومد
خونش چکید تو باغچــه/یه دسته گل دراومد
*(دقت کنید این شعر رو باید با ریتم و آهنگ خاصی بخونین)
یا این یکی.....که در باره سیزده بدر و سبزه گره زدنه...باید وقتی سبزه رو گره می زنی بگی:
سیزده بدر/سال دگــــــر
خانه شوهر/بچه به بغل
(البته این واسه دخترای دم بخته)
مادر بزرگ مرحوم ما تا دلت بخواد از این خرافات و شعرا بلد بود.
بعد ازدواج گره زدن سیزده بدر را شروع کردم شاید باز بشه این گره!!
ای بابا.....
ایجا ام هست میگن دست گل شما درد نکنه
فقط بختت باز شد بگو....چون این رو دارم امتحان میکنم ببینم راسته یا نه....یه بنده خدایی دوتا گره زده هنوز بعد از ۴ سال عقد بودن عروسی نکرده....الهی....طفلی....گناهی