آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!
آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!

من نوشت نو

 وقتی که می خوام به هیچی فکر نکنم به این فکر میکنم که نباید به هیچی فکر کنم   

نه به شادی بیش از حد علاقه ای دارم و نه به غم بیش از حد......  

 

همیشه افراط توی مسائل باعث نابودی آدما شده کسی رو میشناسم که دیروز از ظهر تا شب مسجد بوده و عبادت میکرده و دعا میخوند ولی امروز حتی نماز صبحش هم نخوند..... 

  

حالم از آدمایی که خودشون یه کاری رو نمیکنن به بقیه گیر میدن که باید انجام بدی بهم میخوره...

ادامه مطلب ...

این ترم هم گذشت.....

بوی امتحان میاد.......میدونم یه ترمه هیچی نخوندی.....هنوزم مثله من شبه امتحانی هستی.....

ادامه مطلب ...

من تا حالا

تا حالا تجربه اش کردی؟ حسی بین عشق و تنفر 

یا یه حسی بین دلتنگی و تنهایی 

تا حالا دور شدن کسی رو با چشمات دیدی لحظه کندنش از این دنیا رو 

تا حالا دیدی کسی شبیه شیطان باشه 

ادامه مطلب ...

درباره خدا

بچه میپرسه:مامانی خدا زنه یامرد؟....بعد از توضیحاته مادر.........مامان خدا اول مثل ما بوده؟......و مادر همواره توضیح میده توضیحاتی که بچه نمیتونه درکش کنه......بچه فکر میکنه:یعنی چی که ما نمیتونیم ببینیمش یعنی چی که دست و پا و چشم نداره..........دوبارهبچه میره سراغ مادر این دفعه با سوالایه بیشتر...(مادر پیش خودش میگه من جواب خیلی از سوالای خودم رو نمیدونم یه کوهم پر از سوالایه بی جواب....خدایا کمکم کن)

رفته بودیم دکتر که......

میگم مامانی دکترا خیلی بستنی دوست دارن مگه نه؟!!!خوش به حالشون(اشاره به چوب های معاینه روی میز دکتر)

به زبان کودکی 2ساله

پنجره دن مورچعلی آی بری باخ بری باخ..........

من گیجه

دچاره یه من گیجه خفن شدم سرم در گم شده نمیخوام و نمیدونم که دارم چی به سر خودم میارم....در عجبم که من الان این من گیجه رو در مینویسم یا خود منم یا تویی که شکله من گیج در شدی..... 

اندر عقایده اینجانب اینست که عقیده ای به هیچ چیز ندارم.....