آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!
آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!

خواندن من،....

کوه پرسید ز رود ، زیر این سقف کبود 
راز ماندن در چیست؟ گفت : در  رفتن من 
کوه پرسید و من؟     گفت : در ماندن تو 
بلبلی گفت : و من ؟ 
خنده ای کرد و گفت : در غزلخوانی تو 
آه از آن ابادی که در آن کوه رود 
رود ، مرداب شود ، و در آن بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد 
و نخواند دیگر 
من و تو بلبل و کوه و رودیم 
راز ماندن جز 
در خواندن من ، ماندن تو ، رفتن یاران سفر کرده ی مان نیست 
بدان !

نظرات 8 + ارسال نظر
باشماق دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:52 ب.ظ

می شه بگی
اگه جای بهار تو سریال زمانه بودی چیکار می کردی :

خیلی شرایط سختیه......بالاخره هر چی بوده واسه گذشته بوده اگ ایمان داشتم ک منو واقعا دوست داره و تو زندگی بهم این علاقه رو نشون میداد.....میبخشیدم.....مهم اینه ک وقتی زن داره هی سرو گوشش نجنبه.
درسته گذشته ام مهمه مخصوصا اینک دختره گفت همه چی رو به من گفتی....صداقت خیلی لازمه تو زندگی
من اگ باشم میبخشم ولی هرگز اون اعتماده قبل رو بهش نخواهم داشت میبخشم چون نمیتونم بدون دوست داشتنش زندگی کنم

hoseinzare دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ب.ظ http://hoseinzare24.blogsky.com/

سلام
دلم تنگ است... دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است...

صدایم خیس و بارانی است... نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانیست...
بهمون سر بزنید......

سلام.سپاس زیبا بود

هنگامه سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ق.ظ

خواهری گریه ام گرفت والابوخودا خیلی پر معنا بود

نبینم اشکتو آبجـــــــــــــــــــی

هنگامه سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:01 ق.ظ

مرا
حبس کن
در آغوشت
من برای
حصار
بازوان تـــــ♥ـــو

مجرم ترین
زندانی ام!

فوق العاده مثله همیشه

هنگامه سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ق.ظ

دلم می خواهد ..
در آرامش آغوشت !..
طولانی بمیرم..!!


خواب آلود ..
لوس ..
بی خیال ..
بی قرار ..
در آغـــــــــــــــــــوشم باش!!

آغوشت را فقط برای من باز کن

Mr PACT سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ق.ظ http://misaghetanha.blogsky.com

واقعا خیلی خیلی زیبا...

رزماری سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://mano-hamsaram.blogsky.com

چه قشنگ بود نئو جان

سپاس

محمدرضا سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:59 ب.ظ http://oinion.blogsky.com

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست


ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست


در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست


بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست


عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست


وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …

فوق العادس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد