آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!
آلوچـــــــــــــــــــــــه

آلوچـــــــــــــــــــــــه

در مورد هر چی که خوشم بیاد مینویسیم حرفیه؟؟؟!!!

داستان کوتاه.پسر و سگ

 مردی در راه بازگشت به خانه بود که
در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند
نزدیک رفت و پرسید :
چرا غذایت را به این حیوان نجس میدهی ؟
کودک سگ را بوسید و گفت :
از نظر من هیچ حیوانی نجس نیست
این سگ نه خانه دارد،نه غذا دارد،هیچکس را ندارد
 
اگر من کمکش نکنم میمیرد
مرد گفت :
سگ بی خانمان در همه جا وجود دارد
آیا تو میتوانی همه آنها را از مرگ نجات دهی؟
آیا تو میتوانی جهان را تغییر دهی؟
پسر نگاهی به سگ کرد و گفت :
کاری که من برای این سگ میکنم،تمام جهانش را تغییر میدهد
نظرات 2 + ارسال نظر
Mr PACT جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:42 ب.ظ http://MisagheTanha.blogsky.com

بسیار عااااااالی

ممنونم

پاپیون سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ب.ظ http:/http://oinion.blogsky.com/

بسیار زیبا بود
شوربختانه با فهم و شعورا تو این دنیا فقیر میشن و هر چی بی شعور و نادونه پولدار

نمیشه انقد قاطعانه گفت ولی ی جورایی موافقم......و البته هرچی بیشتر فکر میکنم توافقم با حرفت بیشتر میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد