کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم
کاش در باور هر روزه مان
جای تردید نمایان می شد
و سوالی که چرا سنگ شدیم
و چرا خاطر دریایی مان خشکیده ست؟
کاش می شد که شعار
جای خود را به شعوری می داد
تا چراغی گردد دست اندیشه مان
کاش می شد که کمی آینه پیدا می شد
تا ببینیم در آن صورت خسته این انسان را
شبح تار امانت داران
کاش پیدا می شد
چه بگویم که ضربه ى آخر را
"خدایم" زد!!!
آن زمان که براى رفتنت استخاره کردى و "خوب "آمد ...
خانومی نی نی چطوره مامان نی نی چطوره ..جیگرتو ایشالا ک هر دو سلامت باشید بووووووووووووووووس
ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ !
ﺟﯿﻎ ﺑﺰﻥ،
ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻥ،
ﻣﻠﻖ ﺑﺰﻥ،
ﮐﻞ ﺑﺰﻥ،
ﺳﻮﺕ ﺑﺰﻥ،
ﻣﻮﻫﺎﺗﻮ ﺑﮑﺶ
ﺫﻭﻕ ﻣﺮﮒ ﺑﺸﻮ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﻼﺻﻪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯿﺘﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ کامنت
ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ !
واقعا کاش میشد.
گفت از حادثه ای لبریزم
من پر از فریادم
در درونم غوغاست
.
.
.
.
.
.
کفتم این حال تو را میفهمم دستشویی آنجاست
عالیه
الانم ک آب قطعه
حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلن هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود ...
حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند , می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند ...
دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست
این وقت ها
انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای
تا مجال عبور پیدا کنی
هم صبوری می خواهد هم آرامش
که هیچکدام نیست !
آدم تصادف می کند ,
با یک اتوبوس خاطره های مست