ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
داشتم ی اغراری میکردم ک دستم خورد و پیج برگشت و همش پر شد زدم تو فاز اینک شاید حکمتی بوده و نباید راجع به اون بخش وجودم حرفی بزنم....بالاخره من همینم البته میتونم عوض بشم ولی خودم باید بخوام
از مردای زندگیم بگم......بابام ازش دلگیرم ولی بی شک عاشقشم و غم خوارش طفلی از زن شانس نیاورد گرچه خودش رو مقصر میدونم وخیلی چیزا راجع به این مرد فروردینیه عجیب هست که منم نمیدونم....مخصوصا تو اون نگاهش ک خیره میشه به تلویزیون یا تظاهر به اینکه به حرفت گوش میده
همسرم دنیام عشقم......مرد فوق العاده و شدیدا با بابام متفاوت.....شاید همین تفاوت هاش منو جذب کرد از ۱۵ سالگی میشناسمش و راحت به دست آوردمش ولی تا اونجا ک تونستم سعی کردم از دستش ندم و به سختی باهم موندیم
پسرم وجودم همه چیم زندگیم.......توضیح دادنی نیست انقدر شیرینه