ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
گزیده داستانی از کتاب داستان های 55 کلمه ای(البته اصل کتاب به زبان انگلیسی هست که من متن ترجمه شده رو واستون گذاشتم):
وقتی چند لحظه پیش از شروع پرده اول،ستاره نمایش افتاد و مرد،کارگردان گفت:"نمایش باید اجرا شود."امشب،به جای بازیگر کاراموز،ستاره نمایش باید نقش نعش را بازی کند.
بازیگر کاراموز به سرعت تغییر لباس داد.اجرای او عالی بود.ستاره آخرین نقشش را بی نقص بازی کرد.
بازیگر کاراموز موقع تعظیم در برابر طوفانی از کف زدن های پرشور،سرنگی را که در جیب داشت،لمس کرد.
شری پله میر
با ۵۵ کلمه؟!
اصل این کتاب به زبان انگلیسیه که هر داستان توی ۵۵ کلمه نوشته شده.میخوای به زبان اصلیش بذارم تا باور کنی
باید چیز باحالی باشه
داستانشو دوست داشتم
----------------------------------
از اون جایی که برات دارم برات کامنت می نویسم میشه نتیجه گرفت که هنوز زنده م و این که از لحاظ جسمانی در سلامت کامل به سر می برم
می تونی امتحانش کنی
وقتی طعمشو چشیدی بهم بگو ماله تو چطوریاس، ترشه یا شوره.
----------------------------------
راستی ممنون به خاطر لینک
+ این که تصحیحش کن (AMNES!A) یه E اضافه گذاشتی
خوبه راستش من دل امتحانش رو ندارم
چشم
موو به تنم سیخ شد
چه کارآمور بدی بووده