دهان4

اسم کتابی که این تیکه ها رو می خوام ازش بنویسم دهان 4:  

......

ممنونم از پیرمرد خرازی که بادکنک هایی از او خریدم و پیش اش گذاشتم و به خریدهای دیگر رفتم.وقتی برگشتم،به جای بادکنک با دگنگ ردم کرد.

ممنونم از مجید که آلبوم تمبرم را به خانه اش برد تا به پدرش نشان بدهد.وقتی دو روز بعد برای پس گرفتنش رفتم،پدرش سیلیبه گوشم زد.

ممنونم از میم.ت ـ که چمدان امانی را از لباس های نو خالی کرد.

....

ممنونم که در هر جای جهان ،غریبم در شهرم غریب؛با ضریب....

.....

در شهرم همه بسم ا.. اند و من جن ام.تا آن ها را می شنوم دور می شوم.

....

مدام از خود می پرسم:تو مال ملت را خوردی یا ملت مالت را خورد؟ ملیت به درمان درماندگی چه شد؟  

ممنونم از زمین که در گوشم گفت در گوشه اش مثل مهمان زندگی کنم.

....

(تشکر و اعتذار/کاظم رضا)