خونه پدربزرگم بودم البته ما صداش میکنیم آقاجون وقته اذان بود وقتی که اذان شروع شد همون الله اکبر اولش دیدم تند تند داره کانال ها رو عوض میکنه هر کانالی رویه ذره صدایه موذنش رو گوش میده و عوضش میکنه طفلی آخرش ناامید و با چهره درهم کنترل رو گذاشت روی میز گفتم دنباله اذان موذن زاده ای ؟ گفت آره اون خیلی قشنگ میگه.