-
شعر فانتزی دام برات
یکشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1392 09:03
یه فانتزی دارم برات که خععععععلی الکیه تو حدّ تیم ملّیه! *تو جاده ی رو به افق پریشون از محو شدن تو مه بودم پشیمون *قدم زنان دور و برم رو دیدم یهو به ماشین پراید رسیدم *سوار شدم راننده ش ناشناس بود جوون و قد بلند و های کلاس بود *با همدیگه از جاده ها گذشتیم تو دود و مه دنبال را می گشتیم *هی اومدیم تا به شمال رسیدیم ریا...
-
نقاشی های سه بعدی
جمعه 13 اردیبهشتماه سال 1392 17:27
ادامه مطلب.....
-
داستان های ۵۵ کلمه ای(3 داستان کوتاه)
جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1392 15:07
(این کتاب در اصل به زبان انگلیسی نوشته شده که من ترجمه آن را برایتان گذاشتم و به زبان انگلیسی هر داستان فقط ۵۵ کلمه می باشد.امیدوارم از خواندنش لذت ببرید. ) قصه شب مرد موقع بازگشت به اتاق خواب گفت :« مواظب باش عزیزم ،اسلحه پر است » زن که به پشتی تخت تکیه داده بود گفت :«این را برای زنت گرفته ای ؟» « نه ، خیلی خطرناک...
-
بدون شرح!
پنجشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1392 12:08
edame matlab
-
جوجه های فشن
چهارشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1392 20:01
اولش بگم ک من عاشقه جوجه یه روزه ام و البته نوزاده یه ماهه تصاویری از فشن جوجه ها(ادامه مطلب)
-
ops
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1392 15:47
به بچه خواهرم که به زور 6 سالشه میگم داماده خاله میشی بیای دخترمو بگیری ؟ میگه حالا وایسا ببین شوهر گیر خودت میاد ! فعلا من بهش میگم خوب اگه شوهر کردم تو میای با دخترم عروسی کنی ؟ میگه اگه باهام کل کل نکنه و سیبیل نداشته باشه و کلا زن زندگی باشه شاید بگیرمش ! دوباره من من همسن این بودم فکر میکردم مامان بابام با هم...
-
یک کیلو شکر!
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 10:04
مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که...
-
تست جالب
شنبه 31 فروردینماه سال 1392 14:45
1- نام های این حیوانات را به ترتیب علاقه خود قرار دهید : گاو ببر گوسفند اسب خوک 2- یک کلمه برای توصیف اسامی زیر بنویسید : سگ گربه موش صحرایی قهوه دریا 3- به کسانی که می شناسید و برای شما با ارزشند یک رنگی را برای آن ها انتخاب کنید : زرد نارنجی قرمز سفید سبز جواب در ادامه مطلب جواب : 1- گاو : کار ببر : غرور و فخر...
-
طالع بینی چینی!
پنجشنبه 29 فروردینماه سال 1392 16:12
این مطلب واسم میل شده بود.من انجامش دادم جوابش خیلی جالب بود ولی یادم رفت آرزو کنم.اون نتیجه ای ک بهم داده بود راست بود و چیزی بود ک بهش توجه نمیکردم. جواب ها هم تو ادامه مطلب......... طالع بینی چینی! .. سال جدید چینی امسال سال اژدهای آهنین است که امیدواریم سالی خوش و پر از خوش شانسی برای شما باشد ! فقط به دستور العمل...
-
اگر دل دلیل است
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1392 13:56
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود ما دیده ایم اگر خون دل بود ما خورده ایم اگر دل دلیل است آورده ایم اگر داغ شرط است ما برده ایم اگر دشنه ی دشمنان گردنیم! اگر خنجر دوستان گرده ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر ازاین دست عمری به سر برده...
-
تعبیر خواب
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 23:56
دیشب دوباره گویا خودم را خواب دیدم : در آسمان پر میکشیدم و لابهلای ابرها پرواز میکردم و صبح چون از جا پریدم در رختخوابم یک مشت پر دیدم یک مشت پر، گرم و پراکنده پایین بالش در رختخواب من نفس میزد آنگاه با خمیازهای ناباورانه بر شانههای خستهام دستی کشیدم بر شانههایم انگار جای خالی چیزی ... چیزی شبیه بال احساس...
-
بن سای
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 18:10
چند تا عکس از بن سای (ادامه مطلب) بن سای خودمون تقریبا این شکلیه اینم از بن سای های مختلف البته کلی مدل داره من چندتاش رو اینجا گذاشتم بن سای خودمم مدل نارونه
-
زنده را در زندگی قدرش بدان
پنجشنبه 22 فروردینماه سال 1392 18:21
الان حس و حالم اینجوریه بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟ برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟ زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟ گر نرفتی خانه اش تا زنده بود خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟ گر نپرسی حال من تا زنده ام گریه و زاری و نالیدن چه سود؟ زنده را در زندگی قدرش بدان ورنه مشکی از برای...
-
حیوانات بامزه
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1392 20:19
چندتا عکس بامزه از حیووونا(ادامه مطلب) واییی چه لیسی میزنه طوطی خیلی دوست میداریم گروه سرود میمون های یکی در میان چه تلاشی!!!!!!!!! شبیه پسر داییمه من وقتی خیلی خوشحالم ای جانم چیشده بوده؟؟؟
-
عکس مار
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 19:16
چندتا عکس به مناسبت سال جدید(سال مار)
-
حکایتی از مولانا
پنجشنبه 15 فروردینماه سال 1392 17:55
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش...
-
یک دقیقه سکوت...
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 02:29
یک دقیقه سکوت!! به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند! به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم! به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد! به خاطر چشمانیکه همیشه بارانی ماندند! یک دقیقه سکوت! به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به...
-
باران
شنبه 10 فروردینماه سال 1392 03:00
وای باران باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟ آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ می پرد مرغ نگاهم تا دور وای باران باران گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری تو توانایی بخشش داری دستهای تو توانایی آن را دارد که مرا زندگانی بخشد چشمهای تو به من می بخشد شور...
-
همدیگه رو بهتر بشناسیم!!!
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 16:59
همیشه خانم ها به امر شریف «شرط و شروط تعیین کردن» مشغولن. ولی حالا وقتشه که ما مردها هم تکلیف خودمون رو روشن کنیم خانوما توجه کنن: اینها قانون های ما هستن؛ توجه بفرمایید که همه قانون ها شماره «1» هستن! 1. با شما خرید کردن ورزش نیست. ما هم دوست نداریم فکر کنیم که هست! 1. گریه کردن یعنی باج خواستن! 1.هر چیزی که می...
-
هفت سین
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 11:57
ادامه مطلب.......
-
نقاشی از حیوانات
یکشنبه 20 اسفندماه سال 1391 09:29
-
جمله های زیبا*
یکشنبه 13 اسفندماه سال 1391 10:52
خندههای تو کودکیام را به من میبخشد و آغوش تو آرامشی بهشتی و دستهای تو اعتمادی که به انسان دارم چقدر از نداشتنت میترسم عجیب است!!! یک عمر ، کرم کوچک ابریشم قفس مى سازد ولى باز در اندیشه پرواز است! برای خیانت ; هزار راه هست اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست ... هــــــــی رفیق ... زیادی خوبی نکن...
-
یک دقیقه سکوت!!
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 16:24
یک دقیقه سکوت !! به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند ! به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم ! به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد ! به خاطر چشمانیکه همیشه بارانی ماندند ! یک دقیقه سکوت ! به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت...
-
جمله های زیبا
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1391 11:47
بزرگترین گناهی را که یک انسان می تواند مرتکب شود , مرتکب شده ام! خوشبخت نبوده ام .( خورخه لوئیس بورخس) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کـــــاش باران بگیرد... کــ ـــا ش.... شیشـــــه بخـــــ ـــــ ار کند... من همه ی دلتنگی هایم را رویش " هــــ...
-
عزرائیل در سی سی یو!!!!!!!!!
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1391 11:03
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر...
-
رزهای رنگین کمانی
پنجشنبه 3 اسفندماه سال 1391 16:04
بقیه در ادامه مطلب......
-
دوست می دارم
چهارشنبه 2 اسفندماه سال 1391 13:26
متن خیلی زیباییه اولین بار تو رادیو هفت شنیدم. تو را به جای همه زنانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که آب می شود دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت...
-
مگذار که جریان زندگی تو را به عادت ببرد
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 13:58
مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود ! عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و...
-
خواندن من،....
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 12:35
کوه پرسید ز رود ، زیر این سقف کبود راز ماندن در چیست؟ گفت : در رفتن من کوه پرسید و من؟ گفت : در ماندن تو بلبلی گفت : و من ؟ خنده ای کرد و گفت : در غزلخوانی تو آه از آن ابادی که در آن کوه رود رود ، مرداب شود ، و در آن بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد و نخواند دیگر من و تو بلبل و کوه و رودیم راز ماندن جز در خواندن من...
-
وقت رسیدن مرگ!!
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 12:11
یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ... مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ... مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ... مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو...